سئو
برزگران/a>
تبلیغات
طراحی سایت
خشکشویی

خبرهای ویژه

» روانشناسی کودک » واگذاری مسئولیت به فرزندان

تاریخ انتشار : 1398/12/08 - 0:34

 کد خبر: 32454
 366 بازدید

واگذاری مسئولیت به فرزندان

باواگذاری مسئولیت به فرزندان در حد توانشان نیاز “توجه به من” آنان برآورده می شود و نیازی برای اظهار وجود غیر منطقی ونامعقول درآنان باقی نمی ماند تربیت دوران کودکی به مانند بذری است که در زمینی مناسب کاشته شده و جوانه زده است. ریشه اش محکم وبنایش استوار است. هر پایه ای که در […]

واگذاری مسئولیت به فرزندان

باواگذاری مسئولیت به فرزندان در
حد توانشان نیاز “توجه به من” آنان
برآورده می شود

و نیازی برای اظهار وجود غیر منطقی ونامعقول درآنان باقی نمی ماند تربیت دوران کودکی به مانند بذری است که در زمینی مناسب کاشته شده و جوانه زده است. ریشه اش محکم وبنایش استوار است. هر پایه ای که در کودکی برای طفل گذارده شود احتمال قوی دارد که برای همیشه پایدار بماند، مگر اینکه طوفان حوادثی بزرگ آن را متزلزل کند. از مسائلی که پایه گذاری آن در دوران کودکی باید انجام شود مساله کار وپرورش مسئولیت در کودک است. کار ومسئولیت شالوده ای برای زندگی بشر وامری شرافتمندانه است. اساس فکر در پرورش آن این است که کودک فردی است وابسته به خانواده و در عین حال دارای شخصیتی جداگانه، فلذا برای زندگی بعدی ناگزیر است مسئولیت پیروزی و شکست را شخصا بر عهده گیرد. او باید آنچنان به کار عادت کند وآنچنان در پذیرش مسئولیت ثابت قدم گردد که از حدود ۱۳- ۱۴ سالگی این امر به صورت طبیعی ثانوی در او درآید. مادر به عنوان نخستین مسئول این امر موظف است که چنین روحیه ای را در کودکان بوجود آورد و با بکار گرفتن فرزند و دادن مسئولیت مناسب به او و شرکت دادن در فعالیت های خانوادگی به حل مشکل بعدی طفل کمک کند و او را از حالت ناز پروردگی بیرون آورد. مسئولیت را باید آموخت طفلی که پا به عرصه این جهان می گذارد دارای حس پذیرش مسئولیت لااقل به مفهوم مادی کلمه نیست، او باید این جنبه را بیاموزد بعد ها به همراه رشد از راه همانندی و امر و دستور والدین و مشاهده مسئولیت دیگران چنین احساس به او دست دهد. کودک به تدریج مسئولیت را می آموزد و می پذیرد و مربی در این امر نیازمند به صبر وحوصله بسیار است. کودک بیشتر تجارب خود را در زمینه پذیرش مسئولیت از خانواده می آموزد وچون با مادر بیشتر در تماس است از طریق او این جنبه در او ریشه دار می گردد. اواز یکسو باید از طریق الگو بودن و از سوی دیگر از طریق امر وفرمان کودک را برای پذیرش مسئولیت آماده کند. این غلط است که برخی از مادران از دادن مسئولیت به کودک خودداری کنند و نام آن را مهرورزی و علاقه به کودک بگذارند. کودک خواه و ناخواه بزرگ می شود و باید برای ورود در دنیای بعدی آماده گردد واگر حس مسئولیت از کودکی در دلش جای نگیرد در بزرگسالی این امر همراه با دشواری هایی خواهد بود. مادر در انجام این وظیفه خود باید فردی شاخص ونمونه باشد اگر کاری را به فرزندش وا می گذارد به خاطر تنبلی وتن پروری نباشد ویا از آن احساس خستگی ننماید. مسئولیت از چه سنی باید آغاز شود آموزش مسئولیت از همان سالهای اول زندگی شروع می شود. زمانی که زندگی برای طفل تا حدودی با معنی می شود وارزش حیات را کم وبیش درک می کند. موقعی باید به او آموزش داد که در می یابد زندگی بعتر از مردن است و می خواهد بیشتر زنده بماند وبهتر زندگی کند. در چنین موقعیتی مادر از طریق دادن حق انتخاب و اظها رنظر به کودک این فکر را در او بوجود می آورد سعی می کند او را به پذیرش آن علاقمند نماید. به همراه رشد و در حدود توانایی و استطاعت کودک مادر سعی دارد به او مسئولیت هایی چون آب دادن به گلها، مرتب کردن کتاب یا اسباب بازیها، غذا دادن به حیوان، نگه داری از برادر یا خواهر کوچک بدهد و تحویل و یا سنگین کردن آن بپرهیزد تا مبادا موجبات بی قیدی و بی تفاوتی در او بوجود آید. نوع مسئولیت هایی که به طفل واگذار می شود در سنین مختلف متفاوت است. واگذاری مسئولیت با توجه به دختر وپسر بودن متفاوت می باشد و بر اساس آن دنیای متفاوت زن و مرد وظایف مختلفی را عهده دار می گردند. از همان روزهایی که کودک چیز می فهمد و به راه می افتد باید به او کاری واگذار شود. مثلا به طفل دستور داده شود بر سر سفره لیوان بگذارد، قاشق بیاورد و….بعدها درسنین بالاتر می توان از وی خواست رختخوابش را جمع کند، جوراب ودستمال خود را بشوید، چیز های صاف و ساده را اتو کند. علاقه به پذیرش مسئولیت از سنین دبستان زیاد می شود و رفتار وتلاش کودک متوجه آن و جهت دادن آن است. آنچنان که همه وظایف و امور را تحت الشعاع قرار دهد. آنچه که این زمینه را در کودک راسخ تر می سازد و طفل را در پذیرش آن با جرات تر می سازد دادن مسئولیت های کوچکتر به کودک و عدم استفاده در صورت شکست است. مساله دیگر واگذاری کار کودک به خود اوست. اگر کودک قادر به جمع آوری رختخوابش باشد ولی مادر آن را انجام دهد کار غلطی است زیرا روح استراحت طلب کودک او را وامی دارد تا در آینده تن به کار ندهد. در واگذاری مسئولیت به کودک حدود و استطاعت او را باید در نظر گرفت. مسئولیت سنگین اولا کودک را خسته و نسبت به آن بی علاقه می کند وترس واجبار در پذیرش مسئولیت نوعی تحمیل است و اگر کودک در سایه آن امری را بپذیرد روح اطاعت غلط در او ریشه دار می شود و استقلال طلبی در او محو می گردد.


برچسب ها :
دسته بندی : روانشناسی کودک

دیدگاه بسته شده است.

تبلیغات

سامانه پیامکی


برزگران | مجری و مشاور دیجیتال مارکتینگ (سئو)